خانه » سلامت جسمانی
” سلامت ” ؛ واژه جامعی که دغدغه وجودش، از دیرباز در ذهن فرهنگی مؤسسه راه شایستگان ، به روشنی روز نمایان است ، واژه ای که مؤسسه برای رسیدن به آن، نه تنها از هیچ کوششی فروگذار نکرده بلکه با الگو شدن خود، عامل تغییر ذائقه فرهنگی بسیاری از ارگان ها و مدارس کشور شده است .
عنوان هدف مهم سلامت ، در مؤسسه فرهنگی راه شایستگان با زیرعنوان های : جسمانی (تغذیه ، بهداشت ، ورزش ) – روانی و احساسی – معنوی – اجتماعی – و ذهن ، پیگیری میشود.
«عقل سالم در بدن سالم است.»
( این شعار، در مؤسسه در مکانهای مناسب ، در برابر دید دانشآموزان، قرار داده شده است.)
دانشآموزی که تعلیم و تربیت او، تحت راهنماییها و نظارتِ دقیق و مستمر علوم تربیتی Educational sciences قرار گرفته باشد، به احتمال زیاد توانسته است به توانمندی و مهارت در حل مساله دست یافته، به این واقعیت عینی پی ببرد که «زندگی سراسر حل مساله است». ازاین رو او باید آنطور ساخته و پرورش یافته شده باشد که نه تنها بتواند در زندگی فردی و خانوادگی، از عهده حل مسایل برآید، بلکه همچنان باید نسبت به حل مسایل، دشواریها و رفع نیازمندیهای «دیگران» others ، اعم از هموطنان، همنوعان با نگاه به آیندگان برآمده، بتواند با اتکا به علم و جلب همکاریهای اجتماعی (و عنداللزوم جهانی)، گامهای مثبت و خلاقانهای را برداشته، با شور و شوق و ترغیب دیگران در این زمینهها کوشا و پویا و پیشقدم و پیشتاز بوده، بتواند از این طریق نسبت به ارتقای علم، توسعه و پیشرفت جامعه و جامعه بشری و نسلهای آینده، دین خود را ادا نماید.
در اینجا نکته مهم تر این است که دانشآموز در طول مدت دانش آموزی خود حتما باید به این حقیقت پی برده باشد که هرچه در حل مسایل و رفع حاجت نیازمندان و گرفتاری های «دیگران» others ، سهم و مشارکت و تمرین داشته باشد، به همان نسبت خواهد توانست به رشد و توسعه خود در ابعاد گوناگون، دست یافته، بینشهای جدید و پیشرفته، و بسا اکتشافات، اختراعات و نوآوریهای ارزنده فکری/ عقلی و عملی رابرای مردم خود و جامعه بشری و نسلهای آینده به ارمغان بیاورد.
گفتنی است این وظیفه مؤسسه است که در جریان برنامههای خودش در زمینه رشد جسمی و بدنی دانش آموزان توجه ایشان را به این واقعیت مهم و اساسی جلب نماید که برای رسیدن به اهداف علمی – اجتماعی – انسانی – عاطفی و اخلاقی ِ فوق الذکر ، «تندرستی و سلامت جسمانی» حرف اول را میزند و این مهم حاصل نمیشود جز از مسیر رعایت موازین بهداشت و تغذیه سالم و طبیعی که درآمیخته باشند با تحرک و فعالیت اندام ها، از طریق کار، و کار، و کار (در خانه و بیرون) و نرمشها و ورزشها – برطبق قواعد علمی مخصوص در هر رشته ورزشی – ، و در راس همه آنها تفریحات سالم و معاشرتهای سازنده و غیر تحمیلی قرار میگیرد. معاشرتهایی که در آنها تاثیر متقابل فرد در مقابلِ جمع، گروه و یا اجتماع، محفوظ بوده، معاشرتهایی که غیر منفعلانه، پرسشگرانه و از رابطه تعامل و دوطرفه بودن برخوردار باشد و درآنها پایبندی به تضاربِ افکار و نظریات فرد با طرف مقابل را در ذات و ساختار خودش داشته باشد، نه آنگونه معاشرتهایی که در آن فرد در برابر جمع یا گروه، منفعل و تلقین پذیر passive و طرف مقابل به طور یکطرفه، فعال و در کار باشد.
دانشآموز هم در کلاسهای درس که خود نوعی معاشرتِ رسمی با دیگران میباشد، برای تأمین سلامت جسمانی خود بایستی یک چنین برخورد و رفتاری را داشته ، اینطور نباشد که دانشآموز در کلاس، غیرفعال، بِربِر نگاهکن و صمٌ بکم به کنجی نشسته و طرف مقابل او، معلم؛ صرفا active، القاکننده، متکلم وحده، تک گو و تکگفتار monolog ، قد علم کرده باشد. در صورتیکه درست قضیه این چنین نیست. فضای کلاس درس باید فضای مباحثه، مناظره و گفت وگو dialog باشد، نه صرفا گفت و شنید، پند، اندرز و خطابه.
فضا باید دوطرفه پرجنب و جوش باشد، نه یک سویه، سرد و بیحال، آنطور که یک طرف در تمام وقت محکوم است که صرفا شنونده باشد. و طرف مقابل در این مدت ، تک گو و متکلم وحده. اگر ما، فرصت اظهارنظر و پرسش را از دانشآموز بگیریم، حق انتخاب و اختیار و ابراز وجود و اظهار استعدادهای نهفته و مادرزادی را از او سلب کردهایم، سد راهش شده، درباره او بیعدالتی و بیانصافی روا داشتهایم. در چنین شرایطی دیگر نمی توان گفت این معاشرتها، جزو تفریحات سالم و سازنده و تکمیل کنندهی برنامههای سلامت جسمانی به حساب میآیند.
حضور در معاشرتهایی از این دست، چه در مدرسه باشد یا محیط پیرامون، کسالتآور، مأیوس کننده بوده و فرد را عقدهای (عقده حقارت) بار میآورد و جلوی رشد، ظهور و شکوفایی او را میگیرد و مانعی برسر راه سلامت جسم و روح او میشود.
دانشآموزی که تحصیلاتش را تحت مدیریتِ مبتنی بر علوم تربیتی گذرانده باشد براین نکته واقف است و می داند که رابطه فرد با «دیگران» اعم از اینکه دیگران، (یک فرد باشد یا گروه و دسته یا حزب و جامعه)، باید رابطهای ارگانیک organic، اندامواره یعنی مکمل یکدیگر بوده باشد، نه رابطهای مکانیکی و ماشینی mechanical، خشک و بیروح و یک سویه از نوع رابطه در ماده بیجان. به سخن دیگر رابطه فرد، تأثیرگذاری و تأثیرپذیریاش با «دیگران» others ، باید رابطهای دینامیکی و پویا dynamical باشد، نه رابطهای ایستا و ساکن و راکد و غیرمتحرک (static (cal، تا براین مبنا معادله در دو طرف برقرار شود.
کوشش مؤسسه همواره بر این بوده و آرزویش نیز، که با رعایت نکات ذکر شده در بالا – درکنار اصول و مبانی لازم الاجرای دیگر در علوم تربیتی – بتواند در کلاسهای درس، کار دانشآموزی را که پیوسته همراه با تحمیل و اجبار و اکراه است و متأسفانه معنا و مفهوم زورآموزی را پیدا کرده، به سطحی برساند که در آن معلم و شاگرد با یکدیگر همکاری و همکنشی داشته و امر دانش آموزی را به هم آموزی تبدیل کرده، از دل همآموزی، دانشآموز را به «دانشپذیر» ارتقا داده، به جای زور و اجبار و اکراه در این پروسه، میل و رغبت و تمنای یادگیری را به میان کشد. که موفقیت در این راه موجب میشود پایههای علم science ، و داشتن رفتارهای علمی در برخورد، و حل مسایل زیستی – اجتماعی در جامعه مستحکم شود.